آموزش زبان انگلیسی(teaching English)



به درس 9 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس نحوه ساختن سوالات بله و خیر را یاد میگیرم. در درسهای قبلی نحوه ساختن جملات بسیار ساده با ترکیب ضمیر و فعل be آشنا شدیم.

سوال بله و خیر چیست؟

سوال بله و خیر سوالی است که می توان با بله و خیر به آن جواب داد. مثلا آیا انگلیسی را دوست داری؟”.

سوالی کردن در فارسی

در زبان فارسی برای ساختن سوالات بله و خیر به ابتدای جمله آیا” اضافه می کنیم. البته این تنها در شکل نوشتاری استفاده می شود. در فارسی محاوره ای ما فقط لحن جمله را تغییر می دهیم و جمله به همان صورت گفته می شود، مثلا:

رضا نهار خورده.

رضا نهار خورده؟

سوالی کردن و ساختار جمله در انگلیسی

همانطور که قبلا گفتیم انگلیسی یک زبان SVO است. یعنی در یک جمله اول فاعل، بعد از آن فعل و در نهایت مفعول جمله می آید. البته در همان بخش هم توضیح دادیم که این برای جملات عادی یا خبری صادق است. برای سوالی کردن جمله ای که از فعل be استفاده می کند کافیست یک تغییر کوچک ایجاد کنیم، جای فاعل و فعل را عوض کنیم. (به همین راحتی، به همین خوشمزگی!) به مثال های زیر توجه کنید:

He is a doctor. 

(او یک پزشک است.)

Is he a doctor?

(آیا او یک پزشک است؟)

John is a mechanic. 

(جان یک مکانیک است.)

Is John a mechanic?

(آیا جان یک مکانیک است.)

 

Marry is a hairdresser.

(ماری یک آرایشگر است.)

Is Marry a hairdresser?

(آیا ماری یک آرایشگر است.)

نکته: معمولا زمانی که می خواهیم یک جمله در اول شخص را سوالی کنیم آن را به دوم شخص تبدیل می کنیم (چراکه معمولا کسی از خودش سوال نمی کند!) برای جواب دادن هم معمولا جمله ای را که در دوم شخص پرسیده شده در اول شخص جواب می دهند (چراکه جواب معمولا به وسیله مخاطب داده می شود). به مثال های زیر توجه کنید:

I am a farmer. 

(من یک کشاورز هستم.)

Are you a farmer? 

(آیا تو یک کشاورز هستی؟)

 

I am a teacher. 

(من یک معلم هستم.)

Are you a teacher? 

(آیا تو یک معلم هستی؟)

 

نکته: در انگلیسی هم همان تغییر لحن (یا اصطلاحا intonation) برای جملات رعایت می شود. در جملات سوالی معمولا تاکید بیشتر بر روی آخر جمله وجود دارد.

پاسخ دادن به سوالات بله و خیر؟

به سوالات بله و خیر می توانید به سادگی با دو واژه زیر پاسخ دهید:

yes  (بله)

/jes/

 

no (خیر)

/noʊ/

البته روشهای دیگری هم برای پاسخ دادن وجود دارد که بعدا به آنها می پردازیم.


برای اطلاعات بیشتر

آیا در انگلیسی هم مثل فارسی بدون تغییر جمله و فقط با تغییر لحن می توان جملات سوالی ساخت؟

بله، این کار تنها در شکل محاوره ای انگلیسی انجام می شود. اما توجه داشته باشید که سوال پرسیدن در انگلیسی به صورت استاندارد مانند معادل فارسی اش نا آشنا نیست. ما در محاوره فارسی به ندرت از آیا” استفاده می کنیم. در انگلیسی اما در محاوره هم معمولا سوالات بله و خیر را با همین ساختار می سازند.

آیا می توان شکل کوتاه را برای سوالی هم استفاده کرد؟

طبیعتا خیر. حالت کوتاه تنها در صورتی قابل استفاده است که فعل بعد از ضمیر بیاید. برای حالتی که ضمیر پس از فعل آمده هیچ حالت کوتاهی وجود ندارد و همیشه (حتی در محاوره) به همین صورت گفته می شود.


یه درس 8 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس با مجموعه ای واژه ها و اصطلاحات در رابطه با شغل ها آشنا می شویم. در جدول زیر با لیست واژه های جدید و معنای آنها به همراه نحوه تلفظ آشنا می شویم:

 

معادل فارسی تلفظ آمریکایی واژه انگلیسی
شغل، کار dʒɑːb  
job
دکتر، پزشک ˈdɑːktər  
doctor
معلم، دبیر ˈtiːtʃər  
teacher
پرستار nɜːrs  
nurse
وکیل ˈlɒːjər  
lawyer
مکانیک mɪˈkænɪk  
mechanic
منشی ˈsekrətəri  
secretary
فروشنده ˈseɪlzklɜːrk  
salesclerk
آرایشگر ˈherˌdresər  
hairdresser
کشاورز ˈfɑːrmər  
farmer

سوال کردن در مورد شغل و پاسخ دادن

برای سوال کردن در مورد شغل یک فعل می توانید از جمله What is your job?” یا What do you do?” استفاده کنید. در جواب هم شغل خود را بعد از عبارت I am a …” قرار می دهید. به مثال های زیر توجه کنید؟

What do you do? 

(کار تو چیست؟)

.I’m a doctor

(من یک پزشک هستم.)

What is your job Peter?

 (شغل تو چیست، پیتر؟)

I’m a salesclerk.

(من یک فروشنده هستم.)

 

What do you do Marry?

(کار تو چیست، ماری؟)

I’m a hairdresser.

 (من یک آرایشگر هستم.)

 


برای اطلاعات بیشتر

واژه انگلیسی توضیحات
doctor مانند فارسی در زبان انگلیسی هم واژه دکتر دو معنای دارد. دکتر هم می تواند به کسی که مدرک تحصیلی PHD گرفته است گفته شود و هم کسی که پزشک است. دکتر می تواند برای زن و مرد استفاده شود.
teacher از واژه teacher برای معلمی که به صورت عمومی درس می دهد (در مدرسه، دبیرستان، آموزشگاه و …) استفاده می شود. برای معلم خصوصی و مدرس ورزشی (و گاهی معلم هنر) از واژه های دیگری استفاده می شود که بعدا یاد میگیریم.
lawyer در آمریکا برای اشاره به وکیل از واژه attorney هم استفاده می شود.
mechanic مانند فارسی در انگلیسی هم منظور از مکانیک معمولا مکانیک خودرو است. گاهی برای تاکید بیشتر از واژه auto mechanic یعنی مکانیک خودرو هم استفاده می شود.
secretary واژه secretary معمولا به معنای منشی است. اما اگر به فردی در کابینه اشاره کند سمتی مشابه وزیر در ایران را نشان می دهد. مثلا در آمریکا به وزیر دفاع Secretary of Defense گفته می شود. از همین واژه برای اشاره به اعضای دیگری از کابینه مانند وزیر کشور، وزیر خزانه داری و … استفاده می شود. (secretary می تواند برای زن و مرد استفاده شود.)
salesclerk از واژه salesclerk بیشتر برای فروشنده های فروشگاه استفاده می شود. برای فروشنده ماشین، خانه و … یا فروشنده هایی که در دفتر کار می کنند از واژه salesperson (برای مرد salesman و برای زن saleswoman) استفاده می شود.
hairdresser واژه hairdresser به معنای آرایشگر است. شغل آرایشگری کمی با سلمانی متفاوت است. در یک آرایشگاه جدا از کوتاه کردن مو، موها را رنگ می کنند و به آن شکل می دهند. برای سلمانی معمولا از واژه barber استفاده می شود که به معنای کسی است که مو را کوتاه می کند (معمولا برای مردان). به جای hairdresser ممکن است از hairstylist هم استفاده شود. این دو واژه هم معنا هستند.

به درس 7 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نو آموزان خوش آمدید. در این درس قصد داریم کمی در مورد مفهوم یادگیری واژه های جدید و بخشی از پیچیدگی های مرتبط با آن صحبت کنیم.

چرا یادگرفتن واژه های انگلیسی فقط با معادل فارسی اشتباه است؟

جواب این سوال را با یک مثال می دهیم. واژه غیرت” را در فارسی در نظر بگیرید. غیرت” در فارسی در معنای اصلی اش به معنای حس محافظت از افراد نزدیک خانواده به ویژه ن است. در فرهنگ فارسی غیرت” یک مفهوم مثبت است. یعنی اگر به کسی بگویند با غیرت” از او تعریف کرده اند.

حال به سراغ معادل این واژه در انگلیسی می رویم. لغت نامه به ما واژه jealousy را معرفی می کند (معادل هایی دیگری مانند zeal هم معرفی می شود که خیلی نزدیک نیست!) و ما هم از این واژه بدون توجه به معنای آن استفاده می کنیم. درحالی که واژه jealousy در زبان انگلیسی واژه ای منفی است، یعنی اگر به کسی jealous گفته شود احتمالا از او انتقاد شده است.

معادل های اینچنینی در بین دو زبان فارسی و انگلیسی بسیار است. به ویژه در بین واژه های مذهبی یا فرهنگی خیلی از واژه ها اصلا معادلی در انگلیسی ندارند. مثلا اگر بخواهید به یک انگلیسی زبان توضیح دهید که برایش یک عطر به صورت تبرک” از مشهد اورده اید احتمالا به مشکلات زیادی برخورد می کنید.

برعکس همین موضوع هم اتفاق می افتد. مثلا در زبان انگلیسی ما واژه ای داریم به نام jaywalk” داریم که به بدون توجه از خیابان رد شدن” گفته می شود. ما در فارسی هیچ معادلی برای این واژه نداریم. (شاید چون ما زیاد به قوانین راهنمایی و رانندگی اهمیتی نمی دهیم)

ای بابا پس من چه کنم؟

موضوع اصلی این است که معادل کردن همه مفاهیم از یک زبان به زبان دیگر کار جالبی نیست. اگر می خواهید به عنوان یک مترجم حرفه ای کار کنید باید برای ساختن یا یافتن معادل ها دوره های خاصی ببینید. اما اگر نمی خواهید مترجم شوید بهتر است مفاهیم را مستقیم با واژه هایش یاد بگیرید.

در زمان یادگیری یک واژه باید به چه نکاتی توجه کرد؟

در زیر چند نکته بسیار مهم را برای یادگیری واژه های جدید یاد می گیرید:

معادل فارسی یک واژه ااما معنای دقیق آن نیست!

یادگرفتن واژه های جدید از طریق زبان مادری سرعت شما را در یادگیری خیلی افزایش می دهد، اما به شرطی که با دقت این کار را انجام دهید. در مورد واژه هایی که به اجسام حقیقی اشاره می کنند مثل اسم میوه ها، حیوانات، محل ها و … معمولا کار ساده است. اما در مورد افعال و صفات باید دقت زیادی در استفاده از آنها کنید. بعد از یادگیری معادل فارسی یک واژه حتما سعی کنید آن را در مثال های متعدد هم ببنید. مثالها به شما کمک می کنند با نحوه درست استفاده از آن آشنا شوید.

اولویت یادگیری را رعایت کنید!

اولویت یادگیری یعنی ابتدا یادگیری را با واژه های بسیار کاربردی و رایج شروع کنید و رفته رفته به سمت واژه های پیچیده تر بروید. اشتباه بسیار رایجی که در بین زبان آموزان می بینیم استفاده از کتاب هایی مثل 504 یا Essential words for TOEFL برای افزایش بازه لغات است. گرچه این کتاب ها مفید هستند اما واژه های ارائه شده در آنها خیلی رایج نیستند. بخشی از این واژه ها را تنها در متون ادبی می توانید پیدا کنید، پس شروع کردن با این کتاب ها کمکی به شما نمی کند. ما سعی کرده ایم در طول دروس، اولویت یادگیری واژه ها را تا جای ممکن حفظ کنیم تا بتوانید بهترین استفاده را از آنها بکنید.

هر واژه ای را نمی توان هر جایی استفاده کرد!

استفاده از واژه نامه های فارسی به انگلیسی می تواند گاهی گول زننده باشد. این واژه نامه ها گاهی معادل هایی به شما ارائه می دهند که گرچه معنای نزدیکی به واژه مورد نظر شما دارد اما در متون امروزی استفاده نمی شود (مثلا تخصصی، یا باستانی است.). استفاده از برخی واژه ها تنها در کاربردهایی خاص انجام می شود. مثلا واژه abolish در واژه نامه به معنای تمام کردن”، پایان دادن”، منسوخ کردن” مورد اشاره قرار گرفته اما معمولا تنها برای اشاره به ممنوعیت برده داری” یا ممنوعیت های قانونی در متون حقوقی استفاده می شود. اگر از این واژه برای کاربردهای روزمره استفاده کنید ممکن است کسی منظور شما را متوجه نشود.

توصیه ما این است که سعی کنید در زمان پیدا کردن یک واژه حتما معنای آن را در چند جمله هم بررسی کنید. ما سعی کردیم در طول دروس به واژه های با کاربری های خاص به طور مجزا اشاره کنیم.

نقش واژه (اقسام کلمه) را حتما همراه آن یاد بگیرید!

Part of speech که در دستور زبان فارسی به آن اقسام کلمه گفته می شود، به معنای نقش کلمه در جمله است. یک کلمه از نظر نقش می تواند اسم، فعل، صفت، قید و … باشد. اینکه کلمه کدام نقش را دارد بسیار مهم است چراکه بسیاری از واژه های انگلیسی شکلی مشابه برای اسم و فعل دارند اما معنای آنها متفاوت است.

تلفظ یا واگویی هر واژه را همراه آن یاد بگیرید!

Pronunciation یا تلفظ یک واژه به معنای نحوه ادا کردن آن واژه در یک زبان است. در زبان فارسی ما در بیشتر موارد واژه ها را دقیقا به همان صورت که می نویسیم می خوانیم. متاسفانه در زبان انگلیسی این موضوع صادق نیست. انگلیسی قاعده ای یکپارچه برای تلفظ هم ندارد، بنابراین باید در زمان یادگرفتن هر واژه حتما تلفظ آن را هم یاد بگیرید. بهترین راه برای یادگیری تلفظ یک واژه استفاده از شکل فونتیک آن است. در طول دروس در کنار هر واژه می توانید نحوه تلفظ آن به صورت فونتیک را که با استاندارد IPA نوشته شده را بیابید. اگر نحوه خواندن فونتیک را بلد نیستید نگران نباشید، در بخش تلفظ زبان انگلیسی آموزشی دقیق برای نحوه تلفظ هر آوا وجود دارد.

خوره لغت نباشید!

نیازی نیست همه واژه های انگلیسی را یاد بگیرید. جالب است بدانید که با دانستن تنها 1000 واژه می توانید در سطح متوسط انگلیسی صحبت کنید، به این شرط که از واژه ها به درستی استفاده کنید. پس به یاد داشته باشید نحوه استفاده از یک واژه دقیقا به اندازه معنای آن مهم است. سعی کنید روزی بیش از 10 واژه یاد نگیرید (چون همه را به سرعت فراموش خواهید کرد.)

تکرار کنید!

حافظه انسان بر اساس المان های متفاوتی کار می کند، اما یکی از ساده ترین و موثرترین المان های یادگیری تکرار است. هر چه بیشتر یک چیز را تکرار کنید احتمال به یادآوری آن بیشتر خواهد شد. از تکرار کردن واژه ها خسته نشوید. ما سعی کردیم ترکیب دروس را به نحوی بسازیم که تکرار واژه ها در متن های ساده به خودی خود اتفاق بیوفتد. با این حال خوب است اگر زمان بیشتری برای تکرار بگذارید.


به درس 7 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نو آموزان خوش آمدید. در این درس قصد داریم کمی در مورد مفهوم یادگیری واژه های جدید و بخشی از پیچیدگی های مرتبط با آن صحبت کنیم.

چرا یادگرفتن واژه های انگلیسی فقط با معادل فارسی اشتباه است؟

جواب این سوال را با یک مثال می دهیم. واژه غیرت” را در فارسی در نظر بگیرید. غیرت” در فارسی در معنای اصلی اش به معنای حس محافظت از افراد نزدیک خانواده به ویژه ن است. در فرهنگ فارسی غیرت” یک مفهوم مثبت است. یعنی اگر به کسی بگویند با غیرت” از او تعریف کرده اند.

حال به سراغ معادل این واژه در انگلیسی می رویم. لغت نامه به ما واژه jealousy را معرفی می کند (معادل هایی دیگری مانند zeal هم معرفی می شود که خیلی نزدیک نیست!) و ما هم از این واژه بدون توجه به معنای آن استفاده می کنیم. درحالی که واژه jealousy در زبان انگلیسی واژه ای منفی است، یعنی اگر به کسی jealous گفته شود احتمالا از او انتقاد شده است.

معادل های اینچنینی در بین دو زبان فارسی و انگلیسی بسیار است. به ویژه در بین واژه های مذهبی یا فرهنگی خیلی از واژه ها اصلا معادلی در انگلیسی ندارند. مثلا اگر بخواهید به یک انگلیسی زبان توضیح دهید که برایش یک عطر به صورت تبرک” از مشهد اورده اید احتمالا به مشکلات زیادی برخورد می کنید.

برعکس همین موضوع هم اتفاق می افتد. مثلا در زبان انگلیسی ما واژه ای داریم به نام jaywalk” داریم که به بدون توجه از خیابان رد شدن” گفته می شود. ما در فارسی هیچ معادلی برای این واژه نداریم. (شاید چون ما زیاد به قوانین راهنمایی و رانندگی اهمیتی نمی دهیم)

ای بابا پس من چه کنم؟

موضوع اصلی این است که معادل کردن همه مفاهیم از یک زبان به زبان دیگر کار جالبی نیست. اگر می خواهید به عنوان یک مترجم حرفه ای کار کنید باید برای ساختن یا یافتن معادل ها دوره های خاصی ببینید. اما اگر نمی خواهید مترجم شوید بهتر است مفاهیم را مستقیم با واژه هایش یاد بگیرید.

در زمان یادگیری یک واژه باید به چه نکاتی توجه کرد؟

در زیر چند نکته بسیار مهم را برای یادگیری واژه های جدید یاد می گیرید:

معادل فارسی یک واژه ااما معنای دقیق آن نیست!

یادگرفتن واژه های جدید از طریق زبان مادری سرعت شما را در یادگیری خیلی افزایش می دهد، اما به شرطی که با دقت این کار را انجام دهید. در مورد واژه هایی که به اجسام حقیقی اشاره می کنند مثل اسم میوه ها، حیوانات، محل ها و … معمولا کار ساده است. اما در مورد افعال و صفات باید دقت زیادی در استفاده از آنها کنید. بعد از یادگیری معادل فارسی یک واژه حتما سعی کنید آن را در مثال های متعدد هم ببنید. مثالها به شما کمک می کنند با نحوه درست استفاده از آن آشنا شوید.

اولویت یادگیری را رعایت کنید!

اولویت یادگیری یعنی ابتدا یادگیری را با واژه های بسیار کاربردی و رایج شروع کنید و رفته رفته به سمت واژه های پیچیده تر بروید. اشتباه بسیار رایجی که در بین زبان آموزان می بینیم استفاده از کتاب هایی مثل 504 یا Essential words for TOEFL برای افزایش بازه لغات است. گرچه این کتاب ها مفید هستند اما واژه های ارائه شده در آنها خیلی رایج نیستند. بخشی از این واژه ها را تنها در متون ادبی می توانید پیدا کنید، پس شروع کردن با این کتاب ها کمکی به شما نمی کند. ما سعی کرده ایم در طول دروس، اولویت یادگیری واژه ها را تا جای ممکن حفظ کنیم تا بتوانید بهترین استفاده را از آنها بکنید.

هر واژه ای را نمی توان هر جایی استفاده کرد!

استفاده از واژه نامه های فارسی به انگلیسی می تواند گاهی گول زننده باشد. این واژه نامه ها گاهی معادل هایی به شما ارائه می دهند که گرچه معنای نزدیکی به واژه مورد نظر شما دارد اما در متون امروزی استفاده نمی شود (مثلا تخصصی، یا باستانی است.). استفاده از برخی واژه ها تنها در کاربردهایی خاص انجام می شود. مثلا واژه abolish در واژه نامه به معنای تمام کردن”، پایان دادن”، منسوخ کردن” مورد اشاره قرار گرفته اما معمولا تنها برای اشاره به ممنوعیت برده داری” یا ممنوعیت های قانونی در متون حقوقی استفاده می شود. اگر از این واژه برای کاربردهای روزمره استفاده کنید ممکن است کسی منظور شما را متوجه نشود.

توصیه ما این است که سعی کنید در زمان پیدا کردن یک واژه حتما معنای آن را در چند جمله هم بررسی کنید. ما سعی کردیم در طول دروس به واژه های با کاربری های خاص به طور مجزا اشاره کنیم.

نقش واژه (اقسام کلمه) را حتما همراه آن یاد بگیرید!

Part of speech که در دستور زبان فارسی به آن اقسام کلمه گفته می شود، به معنای نقش کلمه در جمله است. یک کلمه از نظر نقش می تواند اسم، فعل، صفت، قید و … باشد. اینکه کلمه کدام نقش را دارد بسیار مهم است چراکه بسیاری از واژه های انگلیسی شکلی مشابه برای اسم و فعل دارند اما معنای آنها متفاوت است.

تلفظ یا واگویی هر واژه را همراه آن یاد بگیرید!

Pronunciation یا تلفظ یک واژه به معنای نحوه ادا کردن آن واژه در یک زبان است. در زبان فارسی ما در بیشتر موارد واژه ها را دقیقا به همان صورت که می نویسیم می خوانیم. متاسفانه در زبان انگلیسی این موضوع صادق نیست. انگلیسی قاعده ای یکپارچه برای تلفظ هم ندارد، بنابراین باید در زمان یادگرفتن هر واژه حتما تلفظ آن را هم یاد بگیرید. بهترین راه برای یادگیری تلفظ یک واژه استفاده از شکل فونتیک آن است. در طول دروس در کنار هر واژه می توانید نحوه تلفظ آن به صورت فونتیک را که با استاندارد IPA نوشته شده را بیابید. اگر نحوه خواندن فونتیک را بلد نیستید نگران نباشید، در بخش تلفظ زبان انگلیسی آموزشی دقیق برای نحوه تلفظ هر آوا وجود دارد.

خوره لغت نباشید!

نیازی نیست همه واژه های انگلیسی را یاد بگیرید. جالب است بدانید که با دانستن تنها 1000 واژه می توانید در سطح متوسط انگلیسی صحبت کنید، به این شرط که از واژه ها به درستی استفاده کنید. پس به یاد داشته باشید نحوه استفاده از یک واژه دقیقا به اندازه معنای آن مهم است. سعی کنید روزی بیش از 10 واژه یاد نگیرید (چون همه را به سرعت فراموش خواهید کرد.)

تکرار کنید!

حافظه انسان بر اساس المان های متفاوتی کار می کند، اما یکی از ساده ترین و موثرترین المان های یادگیری تکرار است. هر چه بیشتر یک چیز را تکرار کنید احتمال به یادآوری آن بیشتر خواهد شد. از تکرار کردن واژه ها خسته نشوید. ما سعی کردیم ترکیب دروس را به نحوی بسازیم که تکرار واژه ها در متن های ساده به خودی خود اتفاق بیوفتد. با این حال خوب است اگر زمان بیشتری برای تکرار بگذارید.


به درس 6 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم بیشتر در رابطه با حرف تعریف نکره a صحبت کنیم. در درس قبل در رابطه با کاربرد حروف تعریف صحبت کردیم. در این درس می خواهیم در مورد موارد استفاده از a و an نکاتی را یاد بگیریم.

داستان a و an چیست؟

در پیشگفتار با حروف صدادار و بی صدای زبان انگلیسی آشنا شدید. حروف a/e/i/o/u حروف صدادار هستند. اگر اسمی با این حروف شروع شود باید به جای a از an استفاده کنید، (این کار برای راحت تر شدن نحوه تلفظ اسم انجام شده.) در مقابل برای همه اسامی دیگر باید از a استفاده کنید.

پس داریم:

a bank (یک بانک) a computer (یک کامپیوتر)

a park  (یک پارک)

ولی در مقابل:

an apple (یک سیب)

an umbrella  (یک چتر)

استثناها

این قاعده کلی استثناهایی هم دارد. در واقع زمانی از an استفاده می کنیم که اسم با آوای صدادار شروع شود. در برخی موارد محدود اسامی که با حرف صدادار شروع می شوند با آوای صدادار شروع نمی شوند و برعکس حروف که با حرف بی صدا شروع می شوند با آوای صدادار شروع می شوند. به مثال های زیر توجه کنید:

an hour  (یک ساعت)

تلفظ واژه hour به صورت فونتیک به شکل /aʊər/ است. یعنی h اول آن تلفظ نمی شود پس آوای اول آن صدادار است. در نتیجه به جای a از an استفاده می کنیم. در مقابل در حالت برعکس داریم:

a university  (یک دانشگاه)

تلفظ واژه university به صورت فونتیک به شکل /junɪˈvɝsəti/ است، یعنی در ابتدای آن آوای بی صدای ی” را داریم. پس به جای an از a استفاده می کنیم.

تعداد این استثناها آنقدر زیاد نیست پس نیازی نیست خیلی نگران استفاده از آنها باشید. اما اگر به نمونه های مشابهی مانند مثال های گفته شده خوردید زیاد تعجب نکنید.


به درس 5 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. می خواهیم با حرف تعریف های the و a در زبان انگلیسی آشنا شویم.

حرف تعریف چیست؟

ساختار حروف تعریف در زبان انگلیسی با فارسی تا حدی متفاوت است و این موضوع باعث می شود بسیاری از فارسی زبانان در استفاده درست از این حروف مشکل داشته باشند. در معنی ساده حرف تعریف نشان می دهد آیا اسمی که از آن صحبت می کنیم شناخته شده است یا نه. به مثال زیر توجه کنید:

من بیرون رفتم و کتاب را خریدم.

من بیرون رفتم و یک کتاب خریدم.


به درس 5 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. می خواهیم با حرف تعریف های the و a در زبان انگلیسی آشنا شویم.

حرف تعریف چیست؟

ساختار حروف تعریف در زبان انگلیسی با فارسی تا حدی متفاوت است و این موضوع باعث می شود بسیاری از فارسی زبانان در استفاده درست از این حروف مشکل داشته باشند. در معنی ساده حرف تعریف نشان می دهد آیا اسمی که از آن صحبت می کنیم شناخته شده است یا نه. به مثال زیر توجه کنید:

من بیرون رفتم و کتاب را خریدم.

من بیرون رفتم و یک کتاب خریدم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نوجوان شو sibtorshbook دیجی رایانه وبلاگ تخصصی سعید شجاعی سعدی- professional blog of Saeed Shojaei saadi فروشگاه اینترنتی فایل های دانشگاهی کاواک من تحقیق و پژوهش در آموزش و پرورش cmatheme مطالب اینترنتی دنیای مجازی